آب و هوا
از نظر آب وهوایی این شهرستان در منطقه گرم و نیمه خشک واقع گردیده است لکن قسمتهای شمال شهرستان به خاطر ارتفاعات نسبتا مرتفع از قبیل قره آغاج جلوی آب و هوایی معتدلی نسبت به سایر نقاط شهرستان را دارد. و میزان با زندگی سالیانه آن بطور متوسط حدود180 میلیمتر محاسبه شده است.
رطوبت نسبی منطقه بطور کلی در طول سال نسبتا پائین است . البته کاهش میزان بارندگی در سالهای پیش اخیر این وضعیت راتشدید نموده است
بادهای معمول و موسمی رایج ترین بادهای شهرستان هستند. این بادها معمولا در اویل بهار و اواسط فصل پاییز میوزد.بادهای فصل بهار از اواخر اسفند شروع و تا پایان فروردین ماه ادامه مییابند و سرعت آن بطور متوسط درحد درساعت میباشد و جهت آن عموماً شمال غرب و جنوب شرق است بادهای فصل پاییز که معمولا از اواخر مهر ماه شروع به وزیدن مینماید از سرعت نسبتا بیشتری برخوردار بوده و متنا و با تا اویل زمستان ادامه دارد، جهت این بادها عمدتا غربی- شرقی میباشد بادهای دیگر منطقه که باید بدان اشاره کرد. بادهای نسبتا شدیدی میباشد که معمولا در فصل تابستان میوزد این بادهای گرم گاه سرعت شان به حدود70 کیلو متر در ساعت میرسد. جهت آن معمولا شرقی و غربی است که در اصطلاح محلی به باد خشو معروف هستند. بادهای ملایمی دیگر نیز بخصوص شبها در فصل تابستان با جهت غربی- شرقی در سطح منطقه میسوزد که اصطلاحا به باد شهریاری معروف است. پاکدشت از دشتی حاصلیخیز با اراضی بسیار مناسب و مرغوب برخوردار میباشد. که در لحاظ بافت بیشتر خاکهای زراعی منطقه دارای بافت مناسب و مرغوب هستند
بخش تامین کننده منابع آبی این شهرستان توسط رودخانه جاجرود و چندین حلقه چاه عمیق و نیمه عمیق انجام میگردد .رودخانه جاجرود از رشته کوههایی البز جنوبی مرکزی سرچشمه میگیرد و از طریق روستاهای پارچین و سپس آبادی کبود کنبد وارد دشت حاصل خیز ورامین میشود. این رود با دبی 8 متر مکعب در ثانیه در زمان پر آبی و یک متر مکعب در ثاینه در زمان کم آبی بعنوان اصلی ترین منبع تغذیه کننده بخش کشاورزی دشت وارمین میباشد به همین منظور برای مهار آبهای سطحی فوق سد انحرافی شهرستان را تشکیل میدهد. که در شمال منطقه در حوالی روستای کبودگنبد احداث شده است. حقابه به شهرستان از رودخانه جاجرود و دریا چه این سد ذخیره از طریق کانال اصلی به پائین دست هدایت میگردد علاوه بر این سد مخزنی دیگری بنام پروژه ماملو بر روی خانه جاجرود در حال احداث میباشد . اما علاوه رغم وجود رودخانه فوق بخش عظیمی از آب مورد نیاز این شهرستان توسط آبهای زیر زمینی (چاههای عمیق و نیمه عمیق) تامین میگردد.
قوهه
یکی از آبادیهای عزیز خانی که از قدمت بسیار طولانی برخوردار میباشد روستای قوهه است که در محدوده شهر کنونی پاکدشت قرار گرفته است. تاکنون وجه تسمیه معتبر و درستی از آن بدست نیامده اما قدیمی ترین متونی که از این آبادی نامی به میان آورده اند میتوان به سفر نامه ناصر خسرو شاعر نامدار قرن پنجم هجری اشاره کرد. ناصر خسرو گوید: از نیشابور به قوهه رسیدم در اینجا قحطی بود و یک من نان جو را به 2 درهم میدادند و از آنجا گذشتم وسپسبعداز 4 روز به ملک و قزوین رسیدم . این روستا در حد فاصل 2 کیلو متری غرب روستای پاکدشت واقع گردید، و اهالی آنهم مانند دیگر آبادیها عمدتا در داخل قلعه سکنی داشتند. این آبادی از لحاظ موفقعیت جغرافیایی از شمال به اراضی مامازن از جنوب به اراضی جیتو و از غرب به زمینهای قلعه نو و از سمت شرق روستای و پلشت محدود میگردد. از لحاظ بافت اجتماعی سکند اصلی و اولیه این آبادی را عمدتا پازوکیهاتشکیل میدادند و علاوه بر این قوم طوایف دیگری مانند خانواده های تاجیکها، یزدیها ها و شصتی ها در محلات خاصی از این آبادی زندگی میکردند. در گذشته عمدتا شغل اهالی این روستا بر پایه کشاورزی و دامداری استوار بوده همچنین دامداران در طول فصول مختلف سال ییلاق و قشلاق مینمودند. منطقه ییلاقی این آبادی واقع در جنوب رشته جبال البرز مرکزی منطقه ای بنام لار بوده است. از اینرو باید اضافه نمود علارغم اینکه این آبادی در نزدیکی روستاهای پاکدشت و مامازن قرار داشت و لیکن مانند آنها از توسعه خوبی برخوردار نبود است تقریبا از میان روستاهای تشکیل دهنده شهر پاکدشت آخرین مرکزی بود که مسیررشد و توسعه را پیمودومورد هجوم مهاجرین قرار گرفت.
تاریخچه مامازند
مامازند یکی دیگر از آبادیهایی عزیزخانی است . که از اراضی بسیار مرغوبی بهره مند بود. آنچه در خصوصی قدمت آن باید اشاره داشت .این است که این آبادی مانند روستاهای اطراف خود دارای سابقه طولانی سکونتگاهی نمیباشد چرا که در سفرنامه ناصرالدین شاه که توسط اعتماد السلطنه تنظیم یافته علیرغم اینکه مشخصات و برخی اطلاعات پیرامون روستاهای این منطقه گزارش نموده اما نامی از این آبادی به میان نیاورده است. بنابه گفته اهالی آبادی پلشت، در گذشته بیشتر زمینهای مزروعی این آبادی متعلق به آنها بوده که بعدها به صاحبان فعلی آنها واگذار گردید.
این آبادی از لحاظ موقعیت جغرافیای از سمت شمال به جاده اصلی تهران- مشهد و نهر بزرگ که از رودخانه جاجرود منشعب میباشد بنام(لات محمد آباده) و از سوی جنوب به اراضی روستای پاکدشت و نهر بزرگ دیگر بنام « لات جیتو» از سوی غرب به روستاهای پلشت و قوهه و از شرق به اراضی روستای کبود گنبد و رودخانه جاجرود محدود میباشد در مورد وجه تسمیه این آبادی اسناد تاریخی معتبر متقنی وجود ندارد اما نقل شده است. در عهد زندیه ندیده مادر کریم خان زند در این آبادی سکونت داشته و برهمین اساس این نام را (مامازند) بر این مکان نهادند
.
بنابراین نتایج تحقیقات محلی انجام شده، رونق زندگی در این محل به عهد ناصری قاجار برمیگردد. یعنی زمانیکه این اراضی به تصرف عزیزخان خواجه در آمد. گویند قبل از آن در میان این اراضی تنها یک قلعه متروک وجود داشته که آثار آن تا چندین سال پیش وجود داشت و بجز آنهم هیچ بنای دیگری نبوده و این قلعه فقط در فصل تابستان مورد استفاده کارگرانی که برای دروی مزارع گندم این ناحیه از شهرستانهای دیگر میآمدند قرار میگرفت . و در بقیه ایام سال متروک و خالی میماند. ولی وقتی که عزیزخان چنان به این منطقه آمد فردی را بنام علی که اهل کرمان بوده و بعدها به بلوک باشی ملقب شد به در این محل آورد و در قلعه فوق آنرا مستقرنمود. بعد از گذشت یکسال که به کشت و زرع پرداخته بود محصولات خوبی را تولید نمود به همین خاطر سرپرستی دیگر بلوکات را به آن واگذار نمود و ایشان بنام علی بلوک باشی معروف گشت و بنابه در خواست عزیزخان تعدادی از بستگان خود را با اهل خانواده از کرمان به این محل انتقال داد وآنان و برای همیشه در مامازند ساکن شدند. بدین ترتیب اولین ساکنان مامازند که خانواده کرمانیها بودند. در این آبادی استقرار یافته که بتدریج خانواده های دیگر بنامهای اسدبیک و خراسانیها به جمع آنها اضافه شدند.
نتایج مطالعات محلی نشان میدهد در اواخر دوران قاجار تعداد جمعیت ساکن این آباد که عمدتا در داخل قلعه میزیستند حدود 10 الی 15 خانوار بوده است. همانگونه که گفته شد با روی کار آمدن رضاخانی این املاک به آن واگذار گردید. اما در این فاصله زمانی یعنی دوران حکومت رضاخان تحولات فضایی و فرهنگی این آبادی آغاز گردید با گذشت زمان و شروع جنگ جهانی دوم که با سقوط رضاخان همراه بود
صحنه سیاسی این کشور بدست آمریکایها افتاد و آنان بر اساس سیاست نفوذ در کشورهای جهان سوم اقدام به یک سری کمکهای اقتصادی نمودند. در همین راستا امریکائیها در این منطقه برای تشکیل سازمان اصل چهار ترومن به مطالعه پرداختند و نهایتاً باغ انگوری این آبادی را برای مقصود خود انتخاب نمودند. سپس در همان سال ساختمانهای اداری ،انباری سازمان احداث گردید بدین ترتیب این تشکیلات فعالیت خود را در مامازند آغاز نمود و به مدد طرحها و برنامههای سازمان اصلی چهار برای اولین بار در این منطقه (مامازند) در سال1325آب لوله کشی حمام با آب سرد و گرم بصورت بهداشتی ساخته شد. همچنین در زمینه فعالیت های کشاورزی در حالیکه در روستاهای اطراف کار با گاو بصورت یدی انجام میگرفت. در این آبادی از وسایلی از قبیل تراکتور دیسک استفاده میشد.
برهمین اساس کشاورزی در این آبادی رونق بسیار یافت. بالاخره بعد از اتمام ماموریت اصل ترومن این فضا در سال1331 به دانشسرای کشاورزی تغییر یافت که در این مرکز ضمن تریب معلمین کشاورزی روستائیان را در امور کشاورزی راهنمایی و یاری میکردند سپس در سال1337 این دانشسرا را به مرکز آموزش کشاورزی تبدیل گشت و این مرکز در طول دوران فعالیت خود حدود3 هزار معلم کشاورزی، دهیار، مروج ارزیاب بانک کشاورزی، دیپلم را تربیت نمود.
اما در سال1345این مرکز به دانشسرا عالی سپاه دانش تعبید نام یافت با این تفاوت که سطح آموزش آن تا میزان فوق دیپلم و لیسانس ارتقاء یافت و آنگاه در سال1353 این دانشسرا به دانشگاه سپاهیان انقلاب تبدیل شد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دانشگاه ابوریحان بیرونی و نهایتاً در سال1362 این دانشگاه به مجتمع عالی ابوریحان بیرونی تحت پوشش دانشگاه تهران به فعالیت خود ادامه داد که در حال حاضر این مجتمع با 193 هکتار زمین و حدود 7 هکتار زیر بنای ساختمان و تاسیسات روز دارای دو شاخه کشاورزی و بهداشت به ترتیب دانشجو مشغول میباشد. بنابر این با توسعه این مرکز دانشگاهی در این روستا زمینه های توسعه فرهنگی اجتماعی آن بیش از بیش فراهم آمد به همین خاطر رشد جمعیت آن در دهه 1340 و 1350 آغاز و در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این روند شدت یافت
پاکدشت پیش از انقلاب
از آنجائیکه شهر پاکدشت متشکل از چند واحد روستایی است، مطالعه تاریخچه آن مغایر با سایر شهرها میباشد. چرا که این شهر بافت واحدی نداشته . بدین منظور بررسی و پژوهش این مبحث یعنی تاریخچه تحول آبادیهایی را بصورت تجریدی مورد بررسی قرار میدهیم.
در گذشته ورامین را به علت زندگی قبیله به چهار قسمت تحت عنوانهای بهنام عرب بهنام پازوکی ، بهنام وسط، بهنام سوخته تقسیم میکردند. به نظر میرسد از آنجائیکه طایفه پازوکی ها در بخش شمالی دشت ورامین استقرار داشته اند این منطقه تحت عنوان بهنام پازوکی نام گرفته بوده بدین منظور میتوانیم نتیجه بگیریم قدیمی ترین اقوام این ناحیه طایفه پازوکیها میباشند که در مسطح روستاهای این منطقه سکونت یافته اند. بنابر این قسمتهای شمال دشت ورامین که«بهنام پازوکی» مشهور است در پرگیرنده شهر کنونی پاکدشت میباشد.
اسناد و مدراک معتبری که بتوان با استناد آنها مقایسهای از نظر قدمت آبادیها انجام داد وجود ندارد. اما از شواهد پراکنده و داستانهای محلی که سینه به سینه نقل گشته است میتوان دریافت . آبادیهایی پاکدشت قوهه ، خاتون آباد سابقه طولانی تر از مامازن داشته اند ولی آنچه که مسلم است آبادیهای فوق از یک پیشینه تاریخی بسیار اصیلی برخوردار بوده اند. استقرار این آبادیها در پهنه مخروطه افکنه جاجرود و در نتیجه وجود اراضی مرغوب و آب کافی موجب و آبادانی این منطقه بیش از پیش گردیده بود برهمین اساس در دوره قاجار (ناصرالدین شاه) آبادیها پاکدشت (پلشت) قوهه مامازن به تصرف عریزخان که از خواجگان دربار بود در آمد به همین خاطر این آبادیها بنام ممالک عزیز خانی مشهور شدند، که عوایدکلیه محصولات کشاورزی این روستاها برای ایشان بود. اما در پی مرگ او تمامی روستاهای فوق توسط خواهرش به دربار رضا خانی واگذار گردید.
در دوره سلطنت رضاخان زمینهای مزروعی این روستاها عموما به درباریان و یا خانها اجاره داده میشد بدینسان در طی حکومت رضاخان وضعیت این آبادیها به همین منوال ادامه داشت تا اینکه در سال 1323 این املاک توسط محمدرضا پهلوی به هنرستان دخترانه و پرورشگاه یتیمان شاهپور انتقال یافت و در آمدهای حاصله صرف این هنرستان میشد. بالاخره بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با تاسیس اداره اوقاف در این منطقه نظارت آنها به عهده این اداره گذاشته شده است
پاکدشت پس از انقلاب
پس از انقلاب اسلامی، با گسترش سریع و افزایش جمعیت و پیدایش قطبهای جاذبهای، پاکدشت به چندین شهرستان و منطقه تقسیم شد که اینک هر کدام از بخشهای پیشین به یک شهرستان و بسیاری از روستاهای اقماری آن خود به شهر و شهرکهایی تبدیل شدهاند.
محدودهای که امروز پاکدشت بزرگ (شهر پاکدشت) نامیده میشود، در گذشته شامل محلات و روستاهایی تابع حوزهی کن و شهرستان شمیران و ساوجبلاغ و شهریار بوده است و کلاک، سرجو، حصار، وسیه، باغ پیر، بیلقان، حسینآباد بیلقان، علیآباد پرگیرک، تپهی مرادآب، بیدستان، صحرای ویان، جوادآباد، نهر رستم، درهی دروا، حسنآباد، حاجیآباد، صوفیآباد، ورگرد، دلمبر، حیدرآباد، میانجاده، شنبهدژ، نو زمین، نهر میرزا آغاسی، بغاسپان، سیاهکلان، کسین، کارخانهی قند، حسینآباد مهرشهر، جو مردآباد، سرحد آباد، آسیا برجی، سرآسیاب، ده پاکدشت، حسینآباد راهآهن و شهر صنعتی و اطراف امامزاده طاهر و امامزاده حسن و باغ فلاحت و مناطق دیگری که درسالهای اخیر در محدودهی شهر پاکدشت قرار گرفته را در بر میگرفته است.